بعد از آنکه دکتر سعید نمکی، وزیر بهداشت هفته گذشته در انتقادی صریح از وضعیت وخیم "تحقیقات در حوزه سلامت کشور" گفت و تأکید کرد:
"نظام تحقیقاتی دانشگاهی کشور چه کرده است؟ در مورد کرونا یک مدل به من بدهید که پیشبینیها درست بوده باشد! تحقیقات کاربردی در حوزه سلامت نداریم و تا زمانی که تحقیقات کشور مقالهمحور باشد، راهگشای مشکلات نخواهند بود و هیچ وزیر بهداشتی نمیتواند برای آینده کشور از این تحقیقات بهره ببرد."
با این اظهارات صریح وزیر بهداشت، عملاً "رضا ملکزاده" بهعنوان معاون تحقیقات وزارت بهداشت در تیررس مطالبه افکار عمومی برای پاسخگویی نسبت به عملکرد خود قرار گرفت اما ملکزاده در اقدامی قابل تأمل بهجای پاسخگویی، اقدام به استعفا و انتشار متن استعفای خود کرد!
در حالی که امروز کشورمان در اوج درگیری با بیماری کروناست و بخشی از وخامت اوضاع امروز بهدلیل عملکرد ضعیف و در مواردی، قابل تأمل معاونت تحقیقات وزارت بهداشت است، اما ملکزاده بهجای پاسخگو بودن نسبت به عملکرد خود، تنها به خالی کردن میدان و گرفتن انگشت اتهام بهسوی وزیر بهداشت اقدام کرده است!
رضا ملکزاده امروز باید پاسخگوی ابهامات و سؤالات متعددی در حوزه سلامت این مرزوبوم باشد؛ اینکه چرا و بر اساس کدام منطق و توجیهی، اطلاعات تعداد قابلتوجهی از بیماران کرونایی کشورمان را به اسم مشارکت در یک تحقیق بینالمللی در اختیار سازمان جهانی بهداشت و کشورهای بعضاً متخاصم با ایران قرار داده است!
تحقیقاتی که عملاً بیماران کرونایی کشورمان را تبدیل به ابزاری برای تست داروهای ناشناخته خارجی کرد و بعد مشخص شد بخشی از این بیماران بهواسطه عوارض شدید این داروها جان خود را از دست دادهاند! و این حقیقتی بود که ایرج حریرچی بهعنوان معاونکل وزارت بهداشت بهصراحت به آن اعتراف کرد: "تا به امروز اکثر داروهای شیمیایی تجویزی بر درمان بیماری کرونا مؤثر نبودهاند و در بسیاری از کشورها از جمله کشور ما از آنجا که عوارض داروهای ویروسی بسیار بالاست، بخشی از مرگومیرهای کرونا بهدلیل عوارض این داروهای تجویزی بوده است!"
امروز ملکزاده باید پاسخگوی این مسئله نیز باشد که چرا اطلاعات تعداد قابلتوجهی از بیماران کرونایی را به کشورهایی داده است که تجربه ثابت کرده است اگر هم داروی درمان کرونا را کشف کنند قطعاً داروی موردنظر را در اختیار ایران قرار نمیدهند! چرا اطلاعات بیماران ما در اختیار کشورهایی قرار گرفته است که تا به امروز سابقه شرارت و وارد کردن ضربات مختلف بر مردم ایران را در کارنامه خود دارند و داروهایی بهواسطه این طرح بهاصطلاح تحقیقاتی ملکزاده بهروی بیماران ایرانی کرونا تست شده است که امروز مشخص شده است که آن داروها نهتنها هیچ اثر مثبتی بر درمان کرونا نداشتهاند بلکه برخی از آنها، عوارض مهلکی را نیز در پی داشتهاند!
اما نکته بسیار مهم بعدی که ملکزاده امروز باید پاسخگوی آن باشد نحوه و چرایی انجام "مطالعات کوهورت" است؛ جالب اینکه وی در نامه اخیر استعفای خود در این باره مدعی شده است: "در خصوص مطالعات اپیدمیولوژی کوویدــ19 نیز در حالی توان پژوهشگران ایران در این حیطه را زیر سؤال بردهاید که ایران سابقه مطالعات کوهورت آیندهنگر وسیع را داشته و به مطالعات ملی اپیدمیولوژی آیندهنگر در جهان شناخته شده است و تلاشهای علمی ایران در این نوع مطالعات به همکاریهای علمی بیشمار و دستاوردها و افتخارات ملی و بینالمللی ماندگار انجامیده است!"
اما درباره مطالعات کوهورت که معاون تحقیقات وزارت بهداشت آن را مایه مباهات خود میداند، علامتهای سؤال بزرگی وجود دارد که ملکزاده باید پاسخگوی این سؤالات باشد.
رضا ملکزاده از سال 1366 با مشارکت دانشگاههای علوم پزشکی و اختصاص بودجهای کلان، مطالعهای تحت عنوان "کوهورت پرشین" را بهروی جمعیتی قابل توجه از همه نژادهای ایرانی پیریزی کرد که بر اساس آن، مجموعهای از 4 مطالعه در سنین مختلف با اهداف متفاوت شامل کوهورت نوزادان، نوجوانان، سالمندان و بالغین انجام شده است و در هریک، اطلاعات تأثیر عوامل مختلف بر بیماریهای آن گروه سنی جمعآوری، طبقهبندی و در اختیار بیگانگان قرار داده شد!!
آیا امروز افکار عمومی این حق را دارد که از ملکزاده سؤال کند که با کدام توجیه، اطلاعات حیاتی گروههای مختلف مردم کشورمان درباره عوامل بیماریزا را در اختیار کشورهای متخاصم با ایران قرار داده است؟
آیا امروز میتوان این احتمال را داد که وضعیت خاص و شدید بیماران کشورمان در برخی از حوزهها نتیجه افشای اطلاعاتی بود که از دهه 60 توسط ملکزاده در اختیار کشورهای متخاصم با ایران قرار گرفته است؟ آیا میتوان بخشی از وخامت حال بیماران کوویدــ19 در کشورمان را نیز مرتبط با درز این اطلاعات به خارج از کشور دانست؟
آقای رضا ملکزاده! امروز شما بهجای استعفا باید پاسخگوی این سؤال اساسی هم باشید که چرا در طول دوران بسیار طولانی معاونت خود در وزارت بهداشت، رسماً و علناً مخالف "ترویج و توسعه طب سنتی" بودهاید، در حالی که در "سیاستهای کلی نظام سلامت کشور" ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری بهصراحت تأکید بر لزوم توجه و توسعه طب ایرانی ــ اسلامی شده است!
جالب اینکه آقای ملکزاده در طول سالیان سال معاونت خود در وزارت بهداشت، نهتنها هیچ اقدامی در راستای انجام وظایف خود در حوزه ترویج و توسعه طب سنتی انجام نداده بلکه امروز یکی از دلایل استعفای خود را نیز تلاش وزیر بهداشت برای "ادغام خدمات رایج نظام سلامت کشور با طب سنتی" دانسته است!!
آقای ملکزاده! مردم این کشور امروز در جریان شیوع کرونا، چوب مخالفت صریح شما را با طب سنتی در بدنه نظام سلامت کشور با از دست دادن جان عزیزان خود در جریان شیوع کرونا میخورند چرا که بهاذعان تمام کارشناسان حوزه سلامت اگر در جریان پاندمی کرونا در کشورمان از توان و ظرفیت طب سنتی در پیشگیری و درمان کوویدــ19 استفاده میشد، وضعیت ایران در تعداد جانباختگان این بیماری، وضعیت بهمراتب بهتری میبود کما اینکه کشور چین با اتکای به طب سنتی خود توانست بهصورت کامل بر بیماری کرونا غلبه کند و چندین ماه است که حتی یک فوتی ناشی از کرونا نداشته است!
چین در حالی به این حقیقت بزرگ اعتراف کرده و به چنین موفقیت شگرفی دست یافته است که توان ظرفیت طب ایرانی ــ اسلامی بهمراتب از طب چینی بیشتر و غنیتر است و اگر تا به امروز مخالفتهای سفت و سخت امثال ملکزاده در نظام سلامت کشورمان با طب سنتی وجود نمیداشت، امروز کشورمان مانند چین در حال برگزاری جشن شکست کامل کرونا میبود نه اینکه در اوج تلفات و مرگومیر ویروس منحوس کرونا باشد!
ارسال نظرات